شعر و پیامی در راه

.: شاعر: سهراب سپهری / گوینده: خسرو شکیبایی :.

 

برای دانلود رایگان دکلمه به ادامه مطلب مراجعه کنید


  • شعر و پیامی در راه از سهراب سپهری :

سومین شعر از دفتر «حجم سبز» :

روزی 
خواهم آمد ، و پیامی خواهم آورد. 

در رگ ها ، نور خواهم ریخت . 
و صدا خواهم در داد: ای سبدهاتان پر خواب‌! سیب آوردم ، 
سیب سرخ خورشید. 
خواهم آمد ، گل یاسی به گدا خواهم داد. 
زن زیبای جذامی را ، گوشواره ای دیگر خواهم بخشید. 
کور را خواهم گفت : چه تماشا دارد باغ‌! 
دوره گردی خواهم شد ، کوچه ها را خواهم گشت . 
جار خواهم زد: آی شبنم ، شبنم ، شبنم‌. 
رهگذاری خواهد گفت : راستی را ، شب تاریکی است‌، 
کهکشانی خواهم دادش . 
روی پل دخترکی بی پاست ، دب آکبر را بر گردن او 
خواهم آویخت‌. 
هر چه دشنام ، از لب ها خواهم بر چید. 
هر چه دیوار ، از جا خواهم برکند. 
رهزنان را خواهم گفت : کاروانی آمد بارش لبخند! 
ابر را ، پاره خواهم کرد. 
من گره خواهم زد ، چشمان را با خورشید ، دل ها را با عشق، 
سایه ها را با آب ، شاخه ها را با باد. 
و بهم خواهم پیوست ، خواب کودک را با زمزمه 
زنجره ها. 
بادبادک ها ، به هوا خواهم برد. 
گلدان ها ، آب خواهم داد. 
خواهم آمد ، پیش اسبان ، گاوان ، علف سبز نوازش 
خواهم ریخت‌. 
مادیانی تشنه ، سطل شبنم را خواهد آورد. 
خر فرتوتی در راه ، من مگس هایش را خواهم زد. 

خواهم آمد سر هر دیواری ، میخکی خواهم کاشت‌. 
پای هر پنجره ای ، شعری خواهم خواند. 
هر کلاغی را ، کاجی خواهم داد. 
مار را خواهم گفت : چه شکوهی دارد غوک ! 
آشتی خواهم داد . 
آشنا خواهم کرد. 
راه خواهم رفت‌. 

نور خواهم خورد. 
دوست خواهم داشت‌.