داستان شماره 1 - معجزه عشق
.: گوینده: حسن حاجی قاسمی :.
برای دانلود رایگان کتاب صوتی به ادامه مطلب مراجعه کنید
متن داستان معجزه عشق:
داشتم می رفتم سفر و از همسرم خواستم که بعد از دعاش به عنوان نگاهبان من پیشونیم رو ببوسه. و بعد سوار قطار شدم. وقتی قطار به ته دره سقوط کرد. همه مردند و من هم تلاش دکترها رو می دیدم. بعد از 2 ساعت دکترها گفتند بی فایده ست و رفتند. و من یاد بوسه همسرم افتادم. در همین لحظه از بالا دیدم که نوری از پیشانی من بیرون امد و به قلبم فرو رفت. 2 دقیقه بعد صدای فریاد پرستاری که بالا سرم بود رو شنیدم که دکترها رو صدامی کرد، اما صدای فرشته مرگ که کنار پرستار بود بیشتر بود که با نگاه نافذشرو به من گفت: خوب از دستم در رفتی. شانس آوردی که قدرت من از قدرت عشق کمتره