دانلود دکلمه نشان لیاقت
.: نویسنده و گوینده: حسن حاجی قاسمی :.
برای دانلود رایگان دکلمه به ادامه مطلب مراجعه کنید
متن دکلمه نشان لیاقت :
به نامم قسم خورد که همیشه کنارم می ماند، اما مرا شکست و رفت. حتی نفهمیدم چرا؟
چهارده شب گذشت. من کور بودم، صداقتی که نداشتی را می دیدم، محبتی که نداشتی را می دیدم، من کور بودم. شک هایش مشت محکمی به یقین هایم بود. نه! من گرفتار جنون مجنون نمی شوم. برو! می دانم برایت آسان است، برو...
بگذار بگویم او لیاقت دوستت دارم های مرا نداشت. شب ساکتی استف اما تمام بندهای وجودم تو را فریاد می کند. سکوت شیشه ای شب می شکند. از اعماق ذهنم، خفاش نفرت به دهانه غار چشمانم هجوم می آورد. خون در چهره ام می دود و درون کلیسای سینه ام بانگ مرگ نواخته می شود.
دروازه افکارم سالهاست به روی هر رویایی بسته استف در اسیدی ترین کابوس ها تجزیه می شوم.
با هنوز درگیر رهایی از چنگال درختان است. گرگ ها گرفتار دروغ کامل بودن ما هستند و شکارچیان شب، شکار خواهند شد. یادت می آید؟! شبی مثل همین شب ها زیر همین آسمان به من چه گفتی.
بگو فرموشم نمیکنی! گفتم و تو فراموشم کردی. –بگو تنهایم نمی گذاری گفتم و تو رفتی. چه زیبا بود وقتی که به من گفتی : تو دنیای منی. اما اکنون دنیای تو دارد نابود می شود و تو دنیایی دیگر بنا کردی.
