دکلمه هنوز کودکی

.: نویسنده: حسن حاجی قاسمی / گوینده: فهیمه سبزواری، حسن حاجی قاسمی  :.

برای دانلود رایگان دکلمه به ادامه مطلب مراجعه کنید


متن دکلمه هنوز کودکی:

ای کاش می دانستی هنوز برای بزرگ شدن کودکی!

 نمی خواهم شکایت کنم، نه من با نبودنت کنار آمدم؛ تو بودی اما پیش من نبودی. تو انگار از نسل ناله های شور شیرین هستی، تو انگار حس مشترک آسمان و زمین هستی، تو انگار کتاب ننوشته دوران عاشقی هستی.

تو شبیه هیچ یک از حرف های من نیستی، تو آدم نیستی خدا نیستی تو یک دنیا پر از احساس نیستی.

تو یک خیابان یک طرفه بی عبوری؛ تو نماز مسافر بی مقصدی. گفتم از تو نمی نویسم! اما چه کنم، ضمیر های اول شخص را از یاد بردم.

 به من حق بده تا بود از ما استقاده می کردیم. خورشید هم غروب کرد، جهان هم از من رو گرفته است عزیمت میکنم.

 به کجا؟ کجا را دارد این مسافر خسته؟

می روم آنقدر که به هیچ جا برسم. می گویند جای قشنگی است تو بمان خاطراتمان را داستان کن، شنیدنی خواهد بود!