دکلمه کابوس یک رویا

.: نویسنده: حسن حاجی قاسمی / گوینده: فهیمه سبزواری، حسن حاجی قاسمی  :.

کابوس یک رویا

برای دانلود رایگان دکلمه به ادامه مطلب مراجعه کنید


متن کابوس یک رویا:

یاد می آورم، یک روز خواب دیدی که در آینده به هم می رسیم. گفتی: خواب زن چپ است .

 حال که در گذشته ایم بیا به هم برسیم اما تو سکوت کردی. من حال را از یاد برده بودم؛درست است. چرا حرف نمی زنی حالا؟! یعنی اینقدر زود آینده شد.؟!

قسمت داده بودم به من حقیقت را بگویی و تو  حقیقت را چه ساده گفتی: آینده همین حالاست!

چمدانت را جمع می کنی ، تمام خاطراتت را با خود می بری حالا رو به روی من ایستاده ای و با صدای آهسته می گویی: دلت!

 من مرد تر از آنم که گریه کنم، دلم را می دهم اما سنگ می شوم و به چشمانت خیره می مانم. آخر دلم را کجا بردی؟

یاد تو هنوز در ذهن من هست این را نمی دانی عشق ناخدای کشتی ذهن دریانورد قهاری است.

بوسه ای بر گونه ام می زنی و می روی. ویرانی من از همان بوسه شروع می شود خاطرت باشد تو مرا به جرم یک کابوس مجازات کردی. هزاران سال از رفتنت می گذرد من در کهربای کهنگی زندانی شدم.

این چه خوابی بود که تعبیرش ویرانی یک انسان است.

 

 

 

:::: دانلود فایل ::::::::::..

        1 دانلود فایل صوتی این نوشته   03:07   دانلود با کیفیت 128